اشکال مختلف خط هر یک دارای معانی و مفاهیم خاص است.از دیرباز انسان ها بویژه آنانکه با طبیعت،این مجموعه بدیع از اجسام و رنگها و نقش ها سروکار دارند و اشیاء اطراف خویش را بدقت می نگرند به این مفاهیم پی برده اند یا به عبارت دیگر به زبان و رموز خطوط آشنایی یافته و در آثار خویش همچون نقاشی ها،کاشی کاریها،سایر صنایع ظریف دستی از جمله قالی از این ارتباطات و خواص.جهت رسانیدن مفاهیم مورد نظر خود بهره گرفته اند میزان القاءمفاهیم از جانب ترسیم کننده خط به بیننده بستگی به مهارت او در تشخیص موقعیت و نوع خط و ذوق و سلیقه او و چگونگی ترسیم آن دارد،به عبارت دیگر خطوط دستمایه ای برای هنرمند است تا او چگونه این دستمایه را به کار گیرد.خط ممکن است نوشته ای را بوجود آرد که دراینصورت مفهوم و مطلبی را به خواننده می رساند.خطوط کمرنگ،پررنگ،بارنگهای ضدیا هم آهنگ،تند و نا هم آهنک یا ملایم ترسیم می شوند و در عین حال که هر کدام در یک مجموعه دارای مفاهیم جداگانه اند در جمع معنی دیگر می یابند. خط از جهت شکل و وضع قرار گرفتن نیز خود دارای مفهوم است،مثلا : خط عمودی:دید انسان را به جانب آسمانها می برد و به بالا می کشاند خط افقی:آرامش و یک نواختی می دهد و حرکت کند زمان را ترسیم می کند. خط اوریب:نگرانی و سرگردانی و بی نهایت را القاء می نماید. خط منحنی:انگیزشی نرم و مطبوع دارد و نمادی از جهان آفرینش و گردش افلاک و حیات است،اوج می دهد به مبدا باز می گردد، چشم را می نوازد و آرامش می بخشد ایجاد تلاقی در خطوط نیز خود هنر است و دارای مفهوم : خط عمودی در تلاقی آرامش خط افقی در زاویه حاده دلگیر است اما در محدوده زاویه منفرجه فرح افزا و دلگشا و نشاط آور می باشد . خط مورب یکنواختی خط افقی را به جانب فعالیت و کوشش می کشد.خطوط در قطع و وصل ادامه خود نظرها را از جایی به جای دیگر یا در امتدادی ادامه می دهند.