اگرچه قالیبافی به صورت صنعتی دسته جمعی و خانگی و تقریباً همگانی قرن ها است در این سرزمین رواج داردفاما بدون شک تشکیل کارگاههای عمومی بگونه ای که یک مجموعه تقریباً کلّیّه نیازهای خود را برطرف سازد از دوران صفویّه یعنی قرون 10 و 11 هجری قمری پایه گذاری گردیده و به رونق آمده است.بگونه ای که از روایات تاریخی و نقل قول جهانگردان برمی آید در آن دوران به هنر قالیبافی،کاشی کاری،طراحی و رنگرزی توجه خاص می گردیده و هنرمندان در کارگاههای هرچند کوچک اما جمعی به کار اشتغال داشته اند.از این زمان است که صنعت فرشبافی از صورت حرفه ای جانبی روستایی به شغلی عمومی و مستقل و حتی خود دارای مشاغل جنبی تبدیل گردیده و طی قرن گذشته با رونق گرفتن بازارهای داخلی و خارجی کارگاههای بزرگ و کوچک قالیبافی با کمک سرمایه داران تاسیس گردیده است.اولین کارگاههائی که در ابتدا بدین گونه بوجود آمده در شهرهای اصفهان و کاشان و کرمان و تبریز و برخی شهرهای خراسان دایر گردیده اند.این کارگاهها اگرچه در بادی امر بر اثر سودجویی صاحبان آنها بوجود آمدند اما اینک بانظارتی که بر آنها اعمال می گردد خود در پیشرفت هنر و صنعت فرشبافی و صنایع جنبی آن از قبیل طراحی،رنگرزی،ریسندگی و بافندگی و ایجاد تامین و رفاه و ارتقاء سطح زندگی بافندگان و سایر افرادی که در این صنعت مشغول کاراند نقش مهمی ایفا می نمایند زیرا: 1-با جذب هنرمندان طراح و تهیه رنگ خوب و ثابت و بافندگان ماهر همواره سعی بر این دارند تا کیفیت این دستباف را به سطحی عالی و مورد پسند جهانیان برسانند تا در بازارهای رقابت بین المللی از سایرین باز نمانند. 2-محیط کار را خواه ناخواه برای کارگران بهداشتی و دارای تامین می نمایند. 3-دستمزدها را یک نواخت نموده،برخی قوانین کار از جمله ساعت و سن کار را رعایت می نمایند و مزایایی برای کارگران در نظر می گیرند. 4-به منظور ارتقاء سطح کیفی نتیجه کار سرکارگرانی را به استخدام در می آورند که ایشان خود در توسعه فنّ و پاسداری از سنّت فرشبافی و تربیت بافندگان متخصّص نقش تعیین کننده دارند. 5-با سرمایه و توان کافی خویش موادّ اوّلیّه خوب را به موقع و از مراکز تولید و ارزان قیمت بدست آورده و در حد لازم در پای کار آماده می نمایند.