کسی است که بر اثر تجربه یا تحصیلات یا هر دو به کار بافتن تسلط کامل دارد و بر کار کارگان زیر دست خویش نظارت می نماید و آنها را در جهت انجام هرچه بهتر وظایف خودشان راهنمایی می کند.وجود استادکار در کارگاه های بزرگ و کوچک فرش بافی از دیرباز مرسوم بوده است. شاردن که در قرن 12 هجری می زیسته و از ایران دیدن کرده است وجود سرکارگران و استادکاران را در کارگاههای فرشبافی شاهی و سلطنتی تایید کرده است.در فرش بافی استادکار باید: 1- به بافندگی فرش بطور کامل آشنایی داشته مسلط باشد.2- در عمل مشکلات کار را با سرعت و درایت تشخیص داده و برطرف کند.3- نقشه خوانی بداند و دیگر کارگران را در خواندن نقشه یاری نماید.4- به رنگها و طرح های فرش آشنا باشد.5- مواد اولیه فرش را بشناسد و نوع مرغوب آنرا تشخیص دهد.استادکار اگر نقشه خوان باشد معمولا نوع پرز و رنگ آن و جهت بافت فرش را از روی نقشه با کلمات و اصطلاحاتی آنگ دار و موزون و شعرگونه و صدایی رسا به همکاران خود ارائه می دهد.این نحوه کار ضمن آنکه بافندگان را راهنمایی می کند در تشویق و نیرو بخشی به ایشان بسیار موثر می باشد.همانگونه که اشعار حماسی در جنگ آوان برانگیزاننده است. گاه استادکار یا نقشه خوان برای تعدادی بافنده که بر روی قالی های با یک نقشه مشغول کارند دفعتا وبا هم دستور انتخاب خامه و بافت را می دهد که در این صورت دستگاه ( دار) ها پشت به هم دارند و استادکار می تواند ضمن بافتن نقشه ها را روی هر تعداد دستگاه که بخواهد وارسی نماید و اشتباهات احتمالی را بر طرف سازد.