قالیچه هایی که نقشمایه اصلی آن شیراست و معمولاً وسیله عشایر و ایلیات به ویژه عشایر قشقایی و روستائیان بافته می شود. «شیر» از زمان های گذشته مورد توجه و علاقه ایرانیان به خصوص مردم فارس بوده و امروزه این نقش از طریق سکه ها، مهرها، شیرهای سنگی، و دیگر نقوش وابستگی خود را با گذشته حفظ ی کند و با «گبه» های شیری به داخل چادرها و زندگی مردم راه می یابد. بافتن قالی و قالیچه ها و گبه های شیری، این دستبافهای ارزشمند بمرور و با از بین رفتن شیرهای سنگی و نسل شیر بتدریج در حال منسوخ شدن است. پیرامون علل بافت شیر و سایر حیوانات بر فرش ها می توان گفت که: اصولاً استفاده از نقش حیوانات نشانه علاقمندی طراح نقش نسبت به خلق و خوی و خصوصیات آن حیوانات است، اعم از آنکه این نقشها در فرش بافته شود یا بر سکه ضرب گردد یا بر سنگ نقش بندد. زنان عشایری که با سرانگشتان خویش دانه دانه بر تار قالی گره می زنند با این گره ها نقش شیر یا شتر و اسب و عقاب بر دستباف خود می نگارند، مکنونات قلبی خویش را در داشتن اطرافیانی (همسر، برادر، پدر) با چنین خصوصیات بازگو می کنند. آنها شیر و اسب و شتر و عقاب را به نشانه شجاعت و نجابتت و استقامت و بلند پروازی بر فرش می بافند و تا بدین وسیله مردان خانواده و سایر اطرافیان را به داشتن چنین خصوصیاتی ترغیب نمایند. زنان عشایر و روستایی که بنابر عرف و عادات محلی توان نصیحت گویی و امر و نهی را بر مردان خویش ندارند این نقش هارا بر دستباف خویش که همواره در دید و منظر مردان است می بافند تا همیشه دلاوری ها، استقامت ها، مبارزات و پیروزی ها را به یاد ایشان آورند و ضمناً در فرزندان خویش نیز این خصایل را تقویت کنند. این نقش ها معمولاً بگونه دلخواه و بصورتی مجازی یا حقیقی مثل شیر دهان باز با دندان های نمایان یا اسب با قامتی موزون و آرامشی نجیبانه بافته می گردد.