بخش اول نشست
جلسه به این صورت آغاز شد که آقای حسین بیک زاده عنوان کردند که در گذشته، دانشگاه ها با صنعت ارتباط داشتند اما مفاهیم به کسب و کار تغییر کرده است و لزوما فرش دیگر به عنوان صنعت دیده نمی شود و یک کسب و کار محسوب می شود که جنبه ی هنری آن بسیار کم دیده شده است.
در ادامه آقای احمد رجبیان ذکر کردند فرش دستباف قم، هنر صنعت است و هر جای دنیا فرش ابریشم نام برده شود، شهر قم در ذهنش تداعی می شود. ترکیب علم و مهارت، از نظر علمی و تجربی، برای تولید عالی است و به موفقیت های بالایی دست پیدا میکند. بازار یک منحنی سینوسی دارد و اگر تمام این فاکتورها با هم جمع و مدیریت شود تولید کننده و هنرمند هیچ زمانی دچار مشکل نمی شود.
در ادامه آقای محمدرضا رشتی زاده عنوان کردند که طبق تحقیقات انجام شده سیستم کار فرش دستباف، سنتی و حجره نشین است در صورتی که دنیا به سوی دیگری رفته و دسترسی به 7 میلیارد جمعیت را آسان کرده است. تولیدکنندگان باید فرهنگ و سنت ایرانی را حفظ کرده و با در نظر گرفتن این موارد، به سمت مدرنیته، فضای مجازی و آکادمی پیش روند. فرش ابریشم قم، همچون جواهری است که کسی آن را ندارد؛ بنابراین باید به این کالای لوکس و هنری ارزش داده شود و آن را هنر سنت و فرهنگ دانست تا با این کار، دیگران نیز ارزش آن را بپذیرند. در کالاهای لوکس و هنری، ارزش افزوده ی بالایی می توان به دست آورد در صورتی که این کار در صنعت امکان پذیر نیست. تولیدکنندگان باید برای یادگیری زبان فرش و تعریف آن تلاش کنند؛ بنابراین نیاز به دانش خاصی دارند تا به صورت آکادمیک، آن را تقسیم بندی کند و نگاه و زبان فرش را آموزش دهد. موضوع دیگری که حائز اهمیت است "تایید اصالت فرش و فاش شدن قیمت" است که برای تایید اصالت فرش، شناسنامه معتبری طراحی شده است؛ اما برای توسعه بازار، نیاز به فاش شدن قیمت مصرف کننده است که بعد از آن، باید به حفظ ارزش کالا نیز پرداخته شود. مصرف کننده درصورتی برای فرش دستباف هزینه می کند که در مدت زمان طولانی نیز، ارزش خود را حفظ کند.